مدیر محصول، نقش و نحوه تسلط آن بر کارها

567
با مطالعه این متن می‌توانید تصویری واضح از نقش و مسئولیت‌های مدیر محصول، نکاتی در مورد هدایت شغل و سایر موارد مربوط به آن دریافت کنید.

ده سال پیش، هنگامی که از من دعوت شده بود تا سمت مدیر محصول در Atlassian را قبول کنم، نمی‌دانستم مدیریت محصول چیست. این امر غیر عادی نبود. در حالی که مدیریت محصول برای چند دهه به یک شکل و شکل دیگر وجود داشته است، عنوان “مدیر محصول” فقط کمتر از ۲۰ سال پیش شروع به تغییر و تحول کرد. و هنوز، من در کنفرانس‌هایی با عنوان “مدیر محصول چه کاری انجام می‌دهد” صحبت می کنم. (در واقع، من یکی از این گفتگوها را مرتب کردم.)

مدیر محصول کیست؟

مدیر محصول شخصی است که نیاز مشتری و اهداف تجاری بزرگتر را مشخص می کند که یک محصول یا ویژگی آن را برآورده می‌نماید، توضیح می‌دهد که موفقیت یک محصول چگونه است، و تیمی را تشکیل می‌دهد که آن بینش را به واقعیت تبدیل کند. بعد از ۱۰ سال مطالعه مهارت مدیریت محصول، من درک عمیقی از مدیریت محصول درک کرده‌ام.

مارتین اریکسون، مدیر محصول فوق‌العاده و بنیان‌گذار ProductTank، در ابتدا مدیریت محصول را در یک نمودار ساده Venn خلاصه می‌کند که مدیر محصول در تقاطع تجارت، فناوری و تجربه کاربری قرار دارد. پانزده سال پیش، بن هوروویتس، مدیر عامل شرکت Opsware، مدیر محصول را “مدیرعامل محصول” نامید.

من کاملا با کلیبا اریکسون و هوروویتس موافقم، اما با نحوه تفسیر تعاریف آن‌ها مشکل دارم. مردم نمودار اریکسون را می‌بینند و فکر می‌کنند که مدیران محصول، بین هر سه رشته (UX ، فناوری و کسب و کار) محصول را مدیریت می‌کنند. با این حال، گفته شده که مدیران محصول باید بین هر سه نیاز تعادل برقرار کنند و تصمیمات سخت و مبادله‌ای بگیرند. مردم قیاس هوروویتس را می‌شنوند و فکر می‌کنند که مدیران محصولات نوعی اختیار ویژه دارند. آن‌ها به این گونه عمل نمی‌کنند اما، همانند یک مدیر عامل، موفقیت را تعیین و تعریف می‌کنند، به تیم‌های با انگیزه کمک می‌کنند و مسئول نتیجه کار هستند.

مدیر محصول کیست؟

مسئولیت‌های مدیر محصول

مسئولیت‌های خاص بسته به اندازه سازمان، متفاوت است. به عنوان مثال، در سازمان‌های بزرگ‌تر، مدیران محصول در جمع تیم‌های متخصص قرار می‌گیرند. محققان، تحلیلگران و بازاریابان به جمع‌آوری اطلاعات کمک می‌کنند، درحالی‌که توسعه‌دهندگان و طراحان، اجرای روز به روز، طراحی های منظم، نمونه‌های آزمایشی و یافتن اشکالات را مدیریت می‌کنند. در این بین مدیران محصول نقش و تاثیر بیشتری دارند. از طرف دیگر، مدیران محصول در سازمان‌های کوچک‌تر وقت کمتری را برای رضایت همه صرف می‌کنند اما زمان بیشتری را برای انجام کارهایی که با تعریف یک چشم‌انداز و هدف خاص انجام می‌شود، اختصاص می‌دهند. یک مدیر محصول خوب وقت خود را صرف کارهای معدودی می‌کند.

  • درک و نشان دادن نیازهای کاربر.
  • نظارت بر بازار و توسعه تحلیل‌های رقابتی.
  • تعریف یک چشم‌انداز برای یک محصول.
  • همسو نمودن سهام‌داران با چشم‌انداز محصول.
  • اولویت بندی ویژگی‌ها و قابلیت‌های محصول.
  • ایجاد یک مغز مشترک در بین تیم‌های بزرگ‌تر برای توانمندسازی تصمیم‌گیری مستقل.

مدیر محصول در مقابل مالک محصول

وقتی کار به مرحله مدیر محصول برسد، نشان می‌دهد که آیا یک تیم به یک عمل و هدف خاص پایبند بوده یا خیر. به عنوان مثال، اگر تیمی در حال تمرین اسکرام است، آن‌ها باید با صاحب محصول نیز در ارتباط باشند.

مدیر محصول در مقابل مالک محصول

یک مدیر محصول جهت بررسی محصول از طریق تحقیق، تنظیم چشم‌انداز، تراز و اولویت‌بندی را تعیین می‌کند، در این شرایط مالک محصول نیز باید با تیم توسعه همکاری نزدیک‌تری داشته باشد تا در مقابل بتواند به اهدافی که مدیر محصول به مطرح می‌کند، عمل نماید.

در اینجا چگونگی گرایش به break out آمده است:

مدیر تولید

مالک محصول

با سهامداران خارجی کار می‌کند با سهامداران داخلی همکاری می‌کند
به تعریف چشم انداز محصول کمک می‌کند به تیم ها کمک می‌کند تا با یک چشم انداز مشترک عمل کنند
شکل کلی موفقیت را بیان می‌کند برنامه دستیابی به موفقیت را تشریح می‌کند
دید، بازاریابی، ROI خود را دارد از کار تیمی برخوردار است
در سطح مفهومی کار می‌کند مشغول فعالیت‌های روزانه است

مشغله‌ها و فعالیت های روزانه

وقتی ترکیب و تمرین تیم تغییر کند، مسئولیت‌ها نیز می‌تواند کمی تغییر کند.

به عنوان مثال، اگر تیم، اسکرام را انجام نمی‌دهد (مثلاً آن‌ها کانبان یا چیز دیگری انجام می‌دهند)، مدیر محصول ممکن است در نهایت اولویت‎بندی تیم توسعه را انجام دهد و با اطمینان از این‌که همه در یک گروه قرار دارند نقش بیشتری را ایفا نماید. از طرف دیگر، اگر تیم، اسکرام را انجام دهد، اما مدیر محصول نداشته باشد، دراین‌صورت صاحب محصول برخی از مسئولیت‌های مدیر محصول را بر عهده می‌گیرد. هر دو خیلی زود دچار مشکل می‌شوند، به همین دلیل است که تیم‌ها باید مراقب باشند تا به وضوح مسئولیت‌ها را تعریف نمایند همچنین می‌توانند به روش‌های قدیمی با نرم افزارها به نتیجه برسند به‌این صورت که در آن یک گروه الزامات را می‌نویسد و آن را برای ساخت به دیگران می‌دهند. هنگامیکه که این اتفاق بیفتد، انتظارات ناهنجار شده، وقت تلف می‌شود و تیم‌ در معرض خطر تولید محصول یا ویژگی هایی است که نیاز مشتری را برآورده نمی‌کند.

بهترین نکات و روش ها برای یک مدیر محصول عالی بودن

یکی از جالب‌ترین جنبه‌های نقش مدیر محصول این است که رویه مشترکی برای پیش‌برد پروژه‌ها ندارد. بر خلاف طراحان که خود را چند گروه طراحان تعاملی، طراحان گرافیک و غیره تقسیم کرده‌اند، مدیران محصولات هنوز در تلاشند که چگونه می‌توانند نقاط قوت متفاوتی را از خود را نشان دهند.

که در آن نسل‌های قدیمی معمولا از مهندسی، طراحی، امور مالی یا بازاریابی به جای مدیریت محصول استفاده کرده و گاها درصورت لزوم برای امور پیچیده و نظم دادن به کار خود به دنبال مدیریتی برای محصول هستند، اما نسل‌های جوان از همان ابتدا مشاغل خود را با مدیریت محصول در ذهن شروع می‌کنند.

مهارت‌ها و شیوه‌هایی که هر مدیر محصول باید بداند

نکته قابل توجه این است که مهارت‌ها و شیوه‌هایی که هر مدیر محصول خوب برای توسعه به آن‌ها نیاز دارد، اندک هستند.

بی رحمانه اولویت بندی کنید

اخیراً یک همکارانم مدیریت محصول را به سیاست‌مداری تشبیه کرده است. این کار خیلی بی معنی نیست. مدیر محصول و سیاست‌مدار هر دو از منابع اختصاص یافته‌ای برخوردار هستند. هر نقش به یک متخصص نیاز دارد تا بتواند از منابع بهترین استفاده را جهت دستیابی به هدف بزرگتر داشته باشد و می‌داند که هرگز قادر نخواهد بود که نیازهای همه را برآورده نماید. در هر موقعیتی ممکن است مدیر محصول مجبور شود تا بین دو تصمیم‎گیری قرار بگیرد و آن حفظ وضع موجود محصول یا هدایت آن در جهت جدید برای دستیابی به آن و همسویی با اهداف تجاری بزرگتر؛ یا تمرکز بر روشن و براق یا کسل کننده و مهم است. این ویژگی که ممکن است یک مشتری بزرگ را خوشحال اما ۱۰۰ مشتری کوچک‌تر را ناراحت کند. واضح و مشخص است که درک هزینه‌‎ها و مزایای هر انتخاب، مدیران محصول را به سمت تصمیم گیری درست راهنمایی می‌کند.

درک وضعیت

مدیران محصول باید بهتر از هر کس دیگری وضعیت را بشناسند. آن‌ها به ندرت با حسن سابقه شروع می‌کنند و نباید بدون درنظرگرفتن وقت برای رسیدن به موقعیت خود شروع به اجرا کنند.

مدیران محصول خوب آغاز کار خود را با طرح سؤال شروع می‌کنند. اگر به تازگی کار مدیریت محصول را شروع کرده‌اید:

  • دو ماه اول را به این موضوع اختصاص دهید تا با مشتریان بیشتری صحبت کنید
  • تا آنجا که می‌توانید زمان بیشتری را به صحبت با سهام‌داران داخلی اختصاص دهید
  • مدل کسب و کار را درک کنید
  • تاریخ و زمان را درنظر بگیرید.
  • نحوه تحت تأثیر قرار گرفتن افراد مختلف را درک کنید.
  • نحوه تصمیم‌گیری را درک کنید؛ چون فقط در این صورت است که می‎توانید تصمیم خود را شروع کنید.
  • تیم خود را برای تصمیم‌گیری هایتان توانمند کنید

مدیران محصولات نمی‌توانند هر تصمیمی بگیرند و گرفتن هر تصمیمی کار مدیران محصول نیست. یکی از کلیدهای مدیریت عالی محصول، توانمندسازی تیم برای تصمیم‌گیری با ایجاد یک مغز مشترک یا روشی برای تصمیم‌گیری و مجموعه‌ای از معیارهای افزایشی است. وقتی شخصی از مدیر محصول سؤالی درمورد تصمیمی که می‌تواند بگیرد، می‌پرسد، ۹ سوال از ۱۰ سوال به دلیل آن است که آن شخص زمینه کافی برای تصمیم‌گیری را ندارد. مدیران محصول عالی این زمینه را ایجاد می کنند.

یاد بگیرید که بدون قدرت تأثیر بگذارید

من یک مدیر محصول جوان را می شناسم که تقریباً به طور جهانی مورد توجه و احترام است، اگرچه در ابتدا بسیاری از افراد، او را به عنوان یک رهبر باتجربه در انتخاب و تصمیم‌گیری می‌دانستند اما او نظر خود را تغییر داد؟ او با همه ۳۰ نفر قرار ملاقات گذاشت و به آن‌ها گوش داد. گوش دادن به مردم و درک چگونگی تأثیرگذاری بر آن‌ها، بخش اول هر کاری است. دانستن اینکه چگونه دیگران را با دیدگاه خود همسو کنید، دومین بخش است. تبدیل شدن به یک داستان سرای ماهر- حتی وقتی هیچ گونه اطلاعاتی برای بازگشت به نقطه نظرخود ندارید –کمک زیادی در این زمینه به شما می‌کند. برخی از مردم تا زمانی که نبینند شما کاری را انجام می‌دهید، قانع نخواهند شد. دانستن اینکه کدام اهرم باید توسط چه کسی کشیده شود، کلید اصلی رهبری بدون هیچ اختیار مستقیمی است.

پوستی ضخیم ایجاد کنید

انجام معامله به ناچار باعث نارضایتی مردم خواهدشد. راه حل این است که ابتدا مبادلات صحیح انجام دهید و سپس توضیح دهید که چرا چنین تصمیمی گرفتید. اگر شما در توصیف تصمیم خود خوب عمل کنید، هنوز هم عده‌ای هستند که آن را دوست ندارند، اما بیشتر اوقات، آن‌ها به نحوه تصمیم گیری شما احترام می‌گذارند. و حتی اگر اینگونه نباشد، مدیران محصول خوب، راهی برای مقابله با آن می‌یابند.

مدیران محصول عالی

برای من، مدیران محصول خوب، یک در میلیون هستند. آن‌ها افرادی هستند که می‌توانند تمام موارد فوق را انجام دهند و چشم‌اندازی باورنکردنی از محصول را تنظیم کنند. افرادی که در این مرتبه قرار می‌گیرند بسیار نادر و تاثیرگذارند و رو به جلو فکر می‌کنند همچنین می توانند مردم را – حتی بدون اطلاعات- متقاعد کنند. افرادی مانند استیو جابز و الون مسک به ذهن می آیند. ما برخی از این افراد را ستایش می کنیم. اما در ۹۹ درصد اوقات، محصولات عالی توسط یک متفکر بزرگ ساخته نمی‌شود بلکه توسط تیم خوبی ساخته شده است که کارهای واقعاً منحصربه فردی انجام می دهند. وظیفه مدیر محصول توسعه روش منحصر به فرد خود برای هدایت آن کار است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.