تغییر شغل از طراح وب به طراح تجربه کاربری

703

عوض کردن شغل به آن سختی که برخی از افراد می‎گویند نیست، به ویژه اگر منابع اطلاعاتی لازم را برای تصمیم‎گیری بهتر در اختیار داشته باشید. شرایط فعلی دنیای فناوری، موقعیتی عالی به وجود آورده است تا بسیاری از طراحان وب شغل خود را به طراح تجربه کاربری تغییر دهند.
براساس آماری که وب‎سایت PayScale منتشر کرده است، میانگین درآمد سالیانه طراحان وب در کشور آمریکا ۴۶ هزار دلار است در حالی که این مقدار برای طراحان تجربه کاربری به مقدار قابل توجه ۷۴ هزار دلار افزایش پیدا می‎کند. از طرف دیگر، فرصت‎های شغلی برای طراحی تجربه کاربری بیش از گذشته است به نحوی که CNN گزارش می‎دهد که در طول ده سال آینده تنها در آمریکا ۳,۴۲۶,۰۰۰ فرصت شغلی برای طراحی UX فراهم خواهد شد.
طراحی UX یک کار معنابخش است، نه تنها به این خاطر که روی تمامی جوانب داخلی و خارجی یک محصول کار می‎کند، بلکه، طبق آن چیزی که سایت DMI نشان می‎دهد، طراح تاثیر قابل توجهی روی کسب و کارها دارد به نحوی که شاخص S&P (Standard and Poor’s index) در کسب و کارهایی که از طراحی UX استفاده می‎کنند تا ۲۲۸ درصد افزایش پیدا می‎کند.
پس این سوال شکل می‎گیرد که از چه منابعی استفاده کنید که به شما در تغییر حرفه‎تان از طراحی وب به طراحی UX کمک کنند؟ باید بگوییم یکی از آن منابع مطلب زیر است، پس با ما همراه شوید.

تجربه کاربری و طراحی تجربه کاربری چیست؟

به عنوان مقدمه اجازه دهید بگوییم منظور ما از «تجربه کاربری» چیست. محصولات برای خود کاربرانی دارند و در تعریف ساده تجربه کاربری (UX) تجربه‎ای است که یک کاربر به دنبال استفاده از یک محصول خاص به دست می‎آورد.
طراحی UX هنر طراحی محصولات است تا به بهترین شکل ممکن تجربه کاربری را رقم بزند. اگر این توضیح کلی به نظر می‎آید، علت آن به این قضیه بر می‎گردد که خود طراحی UX یک مفهوم واقعاً گسترده و وسیع است. ایجاد بهترین تجربه کاربری به معنای داشتن آگاهی از روانشناسی، طراحی تعاملی، تحقیق کاربری و بسیاری از حوزه‎های علمی دیگر است اما در راس تمامی آن‎ها فرآیند حل مشکل تکراری قرار می‎گیرد که در ادامه مطلب به آن می‎رسیم.

تجربه کاربری را می‎توانیم به سه بخش تقسیم کنیم: ظاهر، احساس و کاربردپذیری.

ظاهر یک محصول در مورد استفاده از عناصر بصری برای ایجاد یک حس هارمونی و هماهنگی با ارزش‎های کاربر است و در نتیجه باعث ایجاد اعتبار و اعتماد در پیش کاربر می‎شود. ظاهر به معنای ایجاد محصولی است که نه تنها زیبا است بلکه این ظاهر شایسته به نظر می‎رسد.
از طرف دیگر احساس تا جای ممکن در مورد ایجاد یک تجربه خوشایند و لذت‎بخش در زمان استفاده از محصول است. چنین حسی به دنبال شکل دادن یک تعامل بین کاربر و محصول به وجود می‎آید و همچنین واکنش‎هایی است که افراد در زمان استفاده از محصول (و بعد از آن) از خود نشان می‎دهند.
مورد آخر کاربردپذیری است که بنیاد تجربه کاربری را تشکیل می‎دهد. بخواهیم ساده بگوییم، اگر یک محصول مفید نباشد، اما از نظر زیبایی مطلوب باشد، نمیتواند سرنوشت خود را را از نابودی نجات دهد و تنها احساسی که در کاربر شکل می‎گیرد خشم و رنجش است. در حالت ایده‎آل، محصولات باید براساس نیازهای کاربر سفارشی شوند و به یک شکل قابل پیش‎بینی عملکرد و مفید بودن خود را نشان دهند.

طراحی وب و طراحی تجربه کاربری چه وجه اشتراکی دارند؟

منبع: Interaction Design Foundation (IDF)

 

طراحی وب و طراحی تجربه کاربری چه وجه اشتراکی دارند؟

عنوان شغلی «طراح وب» تعاریف متعددی دارد و در واقع کاری که یک طراح وب انجام می‎دهد تا حدی زیادی وابسته به نیازهای پروژه یا مشتری است. برخی از طراحان وب به سادگی طرح‎های بصری یا نمونه‎های اولیه تعاملی با دقت بالایی از یک وب‎سایت ایجاد می‎کنند و مراحل برنامه‎نویسی و کدنویسی وب‎سایت را به عهده توسعه‎دهندگان سمت کاربر (front- end) و سمت سرور (back–end)؛ بخشی که کاربر نمی‎بیند و هسته سایت محسوب می‎شود، می‎‎گذارند.
گرچه، اکثریت طراحان وب در هر دو مراحل توسعه فرانت‎اند و بک‎اند وب‎سایت درگیر می‎شوند. اما برخی از طراحان وب تا حدی تحقیق کاربری را انجام می‎دهند و آن را به عنوان بخشی از شغل خود محک می‎زنند (و اگر شما جزو این دسته از افراد هستید تقریبا برای ورود به دنیای طراحی UX آماده شده‎اید).
بعضی از کارهایی که از عهده طراح وب بر می‎آید و همچنین در طراحی UX پیدا می‎شود به شرح زیر هستند.

 

حل مشکل

طراحان وب برای مشتریان خود به دنبال حل مشکل می‎گردند، به همین شکل طراحان UX به دنبال راه‎حل مشکلات کاربران خود هستند. طراحان وب از یک فرآیند حل مشکل استفاده می‎کنند یعنی: ابتدا آن‎ها مشکلی که مشتریانشان دارند را متوجه می‎شوند، سپس به شکل طراحی وب برای آن‎ها راه‎حلی در اختیارشان قرار می‎دهند و سپس در مرحله بعد به بخش توسعه می‎رسند و قبل از بارگذاری وب‎سایت آن را محک می‎زنند. آنها پس از راه‎اندازی وب‎سایت اغلب اوقات سایت را بیشتر محک می‎زنند، بازخورد کاربران را به دست می‎آورند و سپس طراحی را با توجه به آن تکرار می‎کنند.
این فرآیند حل مشکل مشابه با فرآیند طراحی UX است. طراحان تجربه کاربری با تحقیق کاربری شروع می‎کنند، الزاما کاری که به واسطه آن بتوانند کاربران بالقوه یک محصول را بشناسند و متوجه شوند چه مشکلاتی دارند، چطور این مشکلات باید رفع شود و چطور کاری کرد که کاربران آن راه‎حل را بخواهند یا به آن نیاز داشته باشند.
تحقیق کاربری اغلب اوقات از طریق مصاحبه با کاربران، مشاهده رفتار کاربران، مطالعات آماری، آماده‎سازی داستان‎های کاربری و شخصیت‎ها و غیره انجام می‎شود. بنابراین، طراحان تجربه کاربری یک راه‎حلی طراحی به وجود خواهند آورد که نیازهای مهم کاربر را رفع می‎کند و اغلب اوقات نمونه اولیه را در اختیار کاربران قرار می‎دهند تا کاربردپذیری و اعتبار آن را محک بزنند. پس از این که محصول رونمایی شد، طراحان تجربه کاربری بازخوردهای بیشتر کاربران را دریافت می‎کنند و از آن در یک مرحله تحقیق کاربری جدید استفاده می‎کنند و بنابراین فرآیند حل مشکل دو مرتبه شروع می‎شود.
اگر در گذشته به عنوان بخشی از شغل خود به عنوان طراح وب تحقیق کاربری را انجام داده‎اید، از تجربیات آن در زمان تغییر شکل به طراح UX استفاده زیادی خواهید کرد. اگر چنین تجربه‎ای را ندارید، نیازی به نگرانی نیست چون فرصت‎های متعددی برای یادگیری بهترین راه‎ها برای انجام تحقیق کاربری وجود دارد.

 

طراحی احساس گرا

طراحان وب در زمان طراحی وب‎سایت‎ها اغلب اوقات از تایپوگرافی، رنگ و لایه‎بندی برای شکل دادن احساسات کاربران استفاده می‎کنند. به عنوان مثال با استفاده از رنگ‎های تیره‎تر و فونت‎های سریف (serif) می‎توان یک نوع حس اعتبار به وجود آورد، به همین شکل با استفاده از تصاویر رنگی و تایپوگرافی شاد می‎توان یک حس خوشی و سرگرمی را ایجاد کرد. طراحان وب با طراحی احساس گرا آشنا هستند یعنی ایجاد طراحی‎هایی که باعث تحریک کردن احساس کاربران می‎شوند.
طراحان تجربه کاربری نیز از طراحی احساس گرا، اما در یک مقیاس وسیع‎تر، استفاده می‎کنند. نگرانی آن‎ها در مورد برانگیختن احساسات کاربران در سراسر مسیر تجربه آن‎ها در استفاده از یک محصول است.
طراحان UX برای این کار نه تنها روی تایپوگرافی و رنگ دقت می‎کنند، بلکه همچنین به مواردی مانند روانشناسی، موشن دیزاین (motion design)، گزینش محتوا و معماری اطلاعات توجه دارند. طراحان وبی که تغییری به وجود می‎آورند به صورت ذاتی درک خواهند کرد طراحی احساس گرا در UX چه نقشی دارد.

 

چند زمینه‌ای

طراحی وب یک شغل چند زمینه‎ای (چند رشته‎ای) است که در آن نه تنها باید در مورد طراحی (تایپوگرافی، تئوری رنگ) اطلاعات داشته باشید بلکه همچنین نیاز به مهارت‎هایی در زمینه توسعه یک وب‎سایت (HTML، CSS، جاوا اسکریپت) دارید. برخی از طراحان وب هم‎چنین در زمانی که با استفاده از جاوا اسکریپت یا CSS برای انیمیشن‎ها و عناصر تعاملی کدنویسی می‎کنند درگیر طراحی تعاملی می‎شوند.
طراحی UX همچنین یک حوزه چند زمینه‎ای است اما شاید از این نظر به مراتب گسترده‎تر باشد. طراحان تجربه کاربری باید از رشته‎هایی مانند روانشناسی، تحقیق کاربری، طراحی بصری و حتی کسب و کار اطلاعاتی داشته باشند تا بتوانند بهترین تجربه کاربری را برای محصولاتشان به وجود آورند.


تفاوت‎های بین طراحی وب و طراحی تجربه کاربری

کاربر محور در مقابل فناوری محور

بخشی بزرگی از شغل شما به عنوان یک طراح وب صرف وقت برای همگام شدن با آخرین پیشرفت‎ها در حوزه‎های HTML، CSS و سایر زبان‎های برنامه‎نویسی است که با یک سرعت خیره‎کننده تغییر می‎کنند و بهتر می‎شوند. کدام مرورگرها از چه نسخه‎هایی از CSS پشتیبانی می‎کنند؟ انیمیشن‎های CSS در مرورگر سافاری در سیستم‎عامل مک‎ کار خواهد کرد؟ نیازی نیست به اینترنت اکسپلورر اشاره کنیم! این سوالات نمونه سوالاتی هستند که در ذهن یک طراح وب وجود دارد اما طراحی UX در مورد فناوری نگرانی ندارد.
بلکه، توجه آن روی کاربران است. فناوری تنها وسیله‎ای برای کاربران است تا چیزی که نیاز دارند را به دست آورند. طراحان UX تنها با تمرکز روی کاربران راه‎حل‎هایی به وجود می‎آورند که نیازهای آن‎ها را رفع کند و در نهایت این دسته از کاربران مایل به هزینه کردن خواهند بود. طراحان UX به صورت گسترده تحقیقات کاربری خود را انجام می‎دهند تا متوجه شوند برای کاربران خود حداکثر کاری که می‎توانند انجام دهند چیست، فرصتی که اکثر کاربران وب در اختیار ندارند.

 

UX موضوعی گسترده‎تر و بیشتر از وب است

طراحی تجربه کاربری مستقل از پلت‎فرم است. اصول و فرآیند‎های آن در حوزه‎های بسیار وسیعی فراتر از مرورگرهای وب به کار گرفته می‎شوند یعنی روی اپلیکیشن‎های موبایل، نرم‎افزارهای دسکتاپی و حتی محصولات سخت‎افزاری و حوزه‎های فروشگاهی. از طرف دیگر، دامنه طراحی وب تنها محدود به مرورگرهای وب است. به عبارت دیگر طراحان تجربه کاربری می‎توانند نه تنها فرصت‎های شغلی در حوزه‎های جدیدی مانند استارتاپ‎های فناوری پیدا کنند بلکه همچنین در صنایع جا افتاده و بالغ مانند ماشین‎سازی می‎توانند نقش خود را نشان دهند. تا زمانی که یک محصول وجود داشته باشد به UX نیاز است و همین قضیه به تنهایی جهانی از فرصت‎ها در اختیار طراح آن قرار می‎دهد.


مزیت بزرگ تغییر شکل از طراحی وب به طراحی تجربه کاربری

مفید بودن تجربه در زمینه طراحی وب

بزرگترین مزیت تغییر شغل از طراحی وب به طراحی UX مقدار همپوشانی است که بین این دو حوزه از علم طراحی وجود دارد. با آن که درست است طراحی UX پلت‎فرم‎هایی بیشتر از مرورگر وب را در بر می‎گیرد اما یک بخش قابل توجه از کار طراحی UX همچنان روی محصولاتی انجام می‎شود که حداقل تا حدی مبتنی بر وب هستند (به عنوان مثال سایت‎های رسانه اجتماعی مانند فیس‎بوک، توئیتر، اپلیکیشن‎های وب مانند دراپ‎باکس و خدماتی مانند گوگل را در نظر بگیرید). این همپوشانی بین طراحی وب و طراحی UX حتی بیشتر می‎شود اگر نوعی تحقیق کاربری انجام داده باشید یا یک وب‎سایت را با استفاده از داده‎های کاربری در قالب یک فرآیند تکراری، دائما بهبود بخشیده باشید.
داشتن مهارت در زمینه طراحی و برنامه‎‌نویسی وب‎سایت همچنین به قدری شما را جلو می‎اندازد که نمی‎توان آن را نادیده گرفت، به هرحال طراحی تجربه کاربری یک فرآیند تعاملی است که ارتباط جزو مهمی از آن به شمار می‎رود. توانایی استفاده از اصطلاحات طراحی در زمانی که با همکاران خود صحبت می‎کنید یقینا شما را به نسبت فردی که هیچ پس‎زمینه‎ای در دنیای طراحی ندارید، در جایگاه بهتری قرار می‎دهد.

 

جنبه‎های مربوط به زیبایی‎ شناسی

به عنوان یک طراح وب، در زمان رو آوردن به شغل طراحی تجربه کاربری، توانایی شما در ایجاد طرح‎های زیبا مفید خواهد بود. ابتدا زیبایی‎شناسی ابزاری عالی برای بهبود روابط شما با مدیران داخلی است. به عنوان یک طراح UX، شما باید دائما یافته‎های خود را به مدیران داخلی (مانند مدیرعامل یا مدیر محصول) ارائه دهید و پیشنهاداتی را مطرح کنید و توانایی شما در ایجاد گزارش‎ها و پرزنتیشن‎هایی که متفاوت باشد باعث خواهد شد نکات کلیدی را بیشتر درک کنند.
ثانیا، زیبایی‎شناسی نقش مهمی در طراحی UX ایفا می‎کند. یکی از افسانه‎های متداول طراحی UX این است که کاربردپذیری عالی از زیبایی‎شناسی جلو می‎زند اما این ادعا با حقیقت فاصله زیادی دارد. در حقیقت، تحقیقی که تحت عنوان Stanford Credibility Project روی بیش از ۲۵۰۰ شرکت‎کننده انجام شد نشان داد که تقریبا نیمی از این افراد براساس زیبایی ظاهری وب‎سایت‎ها کاربردپذیری آن‎ها را ارزیابی کردند.
این تحقیق به خوبی نشان می‎دهد که زیبایی‎شناسی چطور دوش به دوش دیگر موارد مانند کاربردپذیری پیش می‎رود تا در زمان استفاده کاربر از یک محصول تجربه کاربری بهینه‎ای در اختیار او بگذارد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.