حافظهی انسانی، مستقلا وجود ندارد. مغز فقط مسئول به خاطر سپردن اطلاعات نیست در عین حال مسئول پردازش دادهها و انجام عملیات بر روی آنها است. بخش اعظمی از حافظهی ما و بسیاری از اطلاعاتی که دریافت میکنیم، بصری هستند و به واسطهی همین حافظهی بصری است که طراح عمدتاً با علاقه درگیر کار خود میشود.
انواع حافظه
سه نوع حافظهی اصلی وجود دارد که در مغز پردازش می شوند:
- حافظههای حسی
- حافظههای کوتاه مدت
- حافظههای طولانی مدت
حافظهی حسی
حافظههای حسی، حافظههایی هستند که برای دورههای زمانی اندک ذخیره میشوند و از اندامهای حسی ما (مانند چشم یا بینی) سرچشمه میگیرند. آنها معمولاً برای کمتر از ۵۰۰ میلی ثانیه حفظ میشوند.
حافظهی حسی بصری اغلب به عنوان حافظهی نمادین شناخته میشود. حافظههای حسی بصری، اطلاعات خامی هستند که مغز از طریق عصب بینایی از چشم دریافت میکند. ما حافظههای حسی را بطور خودکار بدون اینکه تلاش آگاهانهای برای انجام این کار داشته باشیم، ذخیره و پردازش میکنیم. به پردازش این اطلاعات، پردازش پیش توجه (Preattentive Processing) گفته میشود به عنوان مثال قبل از توجه ما به اطلاعات، اتفاق میافتد و پردازش میشود. این مورد یک نوع محدود از پردازش است که برای درک کلی تصویر دریافتی تلاشی نمیکند بلکه مجموعهی کوچکی از ویژگیهای تصویر از جمله رنگها، اشکال، شیب، انحنا، کنتراست و غیره را پردازش میکند.
این همان حافظهی حسی است که توجه شما را به توت فرنگی در این گرافیک و ظاهر جلب میکند.
حافظهی کوتاه مدت
به هر دلیلی از حافظهی کوتاه مدت برای پردازش حافظههای حسی مورد علاقه و توجه ما استفاده میشود.
حافظهی حسی به حافظه کوتاه مدت منتقل می شود که در آنجا ممکن است تا یک دقیقه پردازش شود، اگر تجسم اطلاعات مرتباً در حافظه دوره شود؛ مثلاً تکرار شود ممکن است در حافظهی کوتاه مدت برای زمان طولانیتر تا مدت چندین ساعت باقی بماند). حافظهی کوتاه مدت از ظرفیت محدودی برخوردار است. آزمایشاتی که توسط روانشناس جورج آرمیتیج میلر انجام شده، نشان میدهد که ما میتوانیم ۵ تا حداکثر ۹ مورد مشابه را در حافظهی کوتاه مدت خود ذخیره کنیم.
این ظرفیت میتواند با فرآیند معروف به «تکنیک تقطیع یا Chunking» افزایش یابد. در این فرآیند ما برای تشکیل قطعههای بزرگتر، اقلام مورد بررسی را گروهبندی میکنیم. به عنوان مثال، میتوانید یک شمارهی تلفن ۱۲ رقمی را در حافظه کوتاه مدت با در نظر گرفتن ارقام به صورت جفت (۳۵) و نه به صورت مجزا (۳ و ۵) به خاطر بسپارید که به جای ۱۲ رقم که از ظرفیت حافظهی کوتاه مدت فراتر میرود، ۶ رقم را در حافظهی کوتاه مدت خود نگهدارید که بین ۵ و ۹ است.
تقطیع مقادیر میتواند بهصورت بصری و همچنین از طریق ترکیبی از صفات عددی (alpha-numeric) از جمله استاندارد ASCII باشد. یک مثال رایج از این مورد میتواند نمودار میلهای باشد که در آن یک نوار واحد یا بخشی از اطلاعات را نشان میدهد. نمودار میلهای برای طراح بصری سودمند است زیرا این امکان را فراهم میکند تا یک تصویر بصری از اطلاعات به راحتی در حافظهی کوتاه مدت پردازش شوند و برای آن تصویر بصری، مفاهیم پیچیدهتری را نسبت به بررسی اولیهی ظرفیت حافظهی کوتاه مدت ارائه دهد.
این نمودار، در شکل بالا، نشان میدهد که چگونه فراخوانی اطلاعات از حافظهی کوتاه مدت محدود است و وقتی از شما خواسته میشود دنباله ای را به صورت عقب گرد فراخوانی کنید، وضعیت فراخوانی بدتر میشود.
حافظهی بلند مدت
در بیشتر موارد، خاطرات منتقل شده و تجسم اطلاعات به حافظهی کوتاه مدت به سرعت فراموش میشوند.
این اتفاق احتمالاً چیز خوبی است. چرا که اگر حجم عظیمی از اطلاعات را که به طور روزانه درک میکنیم فراموش نکنیم، میتوانیم به راحتی در میان انبوه اطلاعات غرق شویم و پیدا کردن شیوهی پردازش آنها به روشی معنیدار به زودی غیرممکن میشود. برای انتقال بیشتر خاطرات از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت باید تلاش آگاهانهای انجام شود تا عمل انتقال صورت گیرد. به همین دلیل دانشجویان برای امتحانات تجدید نظر کرده و مطالعات خود را مرور میکنند. استفادهی مکرر از اطلاعات یا امتحان مجدد اطلاعات، انتقال مطالب در حال مطالعه را به حافظهی بلند مدت ممکن میسازد.
این امکان برای حافظهی طولانی مدت وجود دارد که از طریق یک ارتباط معنیدار در مغز تکامل یابد. به عنوان مثال، ما میدانیم که یک شوک استاتیک حتی اگر تنها یک بار اتفاق بیفتد، دردناک است و در واقع برای به خاطر سپردن آن، شوکهای مکرر صورت نمی گیرد. ارتباط معنیدار بین درد و شوک به ما امکان پردازش حافظهی طولانی مدت را میدهد.در حقیقت، پیوندهای احساسی یا جسمی قوی معمولاً سادهترین راه برای ورود اطلاعاتی به حافظهی طولانی مدت است.
تصویر فوق ژنراتور Van de Graaf است که میتواند برای تولید الکتریسیتهی ساکن استفاده شود. بدین طریق که میتوانید ژنراتور و شخص دیگری را لمس کنید تا یک شوک استاتیک به آنها وارد کنید. لازم به یادآوری است که آنها برای بار دوم تجربه کردن این حادثه را نخواهند پذیرفت. شایان ذکر است که اکثر طرحها و به ویژه مصورسازی اطلاعات، به حافظهی بلند مدت متعهد نخواهد بود و ممکن است نتیجهگیری یا درک حاصل از آنها به حافظهی بلند مدت که معمولاً از طریق مرور یا بهکارگیری دوبارهی اطلاعات حاصل میشود، منتقل شود، اما خود طرح چنین نخواهد بود. بیشترین تعامل بین کاربر و مصورسازی اطلاعات در حافظهی حسی و کوتاه مدت اتفاق میافتد.
-
یادآوری مهم
ادوارد تافتی (Edward Tufte)، مقام برتر جهان در مصورسازی اطلاعات سوال میکند؛ آیا یک تصویر یکسان میتواند داستانها و خاطرات مختلفی را در افراد مختلف برانگیزد؟ این یک آزمایش خوب برای پدیدهی “سوپر گرافیک” است. با درک بهتر حافظه، شاید بتوانیم راحتتر این پدیدهی جدید را ایجاد کنیم.